تبلیغ 1 اتیه

ارزش ها برای رفتار سازمانی منطقی را ایجاد می نماید منطقی که زیر بنای استراتژی می باشد منطق تجاری که در سمت چپ مغز جای دارد با استراتژی در رابطه می باشد.

 

با استفاده از این منطقه می توان رفتار سازمانی را به گونه ای طراحی نمود که سازمان ها بتوانند در بازار به خوبی به رقابت به پردازد منطق احساسی، اخلاقی و معنوی دو سمت راست مغز جای دارد منطق اخلاقی زیر بنای ارزش ها می باشد آنچه از رفتار سازمانی با اخلاق مربوط می باشد ریشه در این منطق دارد و اصولاً طریقه مناسب برخورد با افراد شیوه صحیح رفتار در جامعه ماموریت به اهداف کلی می باشد که با یک هدف کلی مشترک به یکدیگر پیوند می خورند برای کسب و کار سه استراتژی وجود دارد:


1- استراتژی سهامدار که بر پایه حقوق مالکیت سهامداران شکل می گیرد.
2- استراتژی مدیریتی که بر اساس آن مدیران حق انجام هر کاری را برای دستیابی به نتیجه نهائی دارند.
3- استراتژی سهامداران محدود که بر حسب رضایت صرفاً دو یا سه گروه از سهامداران تاکید دارد.


اهمیت استراتژی و هدف کلی در ادبیات رهبری به خوبی نمایان است بسیاری از نظریه های رهبری نیز در این زمینه اتفاق نظر دارند انتخاب یک هدف از میان سایر اهداف از مهمترین وظایف یک مدیر به شمار می رود باید اهداف کلی را با استراتژی ربط داده و ارزشها را در تدوین استراتژی دخالت دهند به هرحال حلقه استراتژی در سازمانها ارزش ها می باشد حلقه ای که منطق تجاری را با منطق اخلاقی را به یکدیگر پیوند می دهند.

 

استراتژی تهاجمی

نشانگر اینست که سازمان در بهترین شرایط عملکردی قرارداشته و این توانائی را دارد تا با بکار گیری نقاط قوت خود ، حداکثر استفاده را از فرصت های خود برده و نقاط ضعف را از بین ببرد و جلوی تهدیدهای بیرونی را نیز بگیرد و در چنین شرایطی استراتژیهای نظیر تمرکز، تنوع، یکپارچگی و سایرموارد  اتخاذ می شوند.

 

استراتژی محافظه کارانه
 در این استراتژی سازمان مجبور است تا ضمن حفظ نقاط قوت کلیدی از قرار گیری در شرایط با ریسک بالا خودداری  کند، در چنین شرایطی استراتژی هائی نظیر بهره وری، افزایش خدمات و سایر موارد مورد استفاده قرار می گیرد.


استراتژیک تدافعی

در این استراتژی سازمان باید نقاط ضعف خود را برطرف نموده و جلوی تهدیدهای بیرونی را نیز بگیرد استراتژی های تدافعی را می توان در اصلاح فرآیند ها و بهینه سازی فعالیتها، رهبری هزینه، پیمان سپاری و غیره عنوان نمود.

 

استراتژی رقابتی

نشانگر این است که  یک سازمان باید ضمن حفظ نقاط قوت خود از استراتژی های ترکیبی ویکپارچه نظیر نفوذ در بازار، توسعه خدمات توسعه محصول و ایجاد شراکت های سازمانی و غیره را استفاده می کند.


جوهره هر استراتژی تشخیص فرصتهای اصلی و تمرکز منابع سازمان بر آنهاست و این مفهوم خواه یا ناخواه موضوعات استراتژیک را در کانون توجه و محور اقدامات سازمان قرار می دهد.  در سازمانها معمولاً در کنار استراتژی اصلی  استراتژی های دیگری هم وجود دارد که با مجموعه ای از ارتباطات مفهومی، استراتژی یکپارچه سازمان را شکل می دهد. با بررسی استراتژی اصلی و با بررسی استراتژی های فرعی و ارتباطات بین آنها معنی دار می شود ملاحظه استراتژی شکست خورده به راستی تاسف آور بوده و هیچ چیز به اندازه یک استراتژی شکست خورده آموزنده نیست استراتژی های اصلی و غیر اصلی به همراه مجموعه ای از ارتباطات مفهومی، استراتژی یکپارچه سازمان را تشکیل می دهند و دستیابی به یک جایگاه مستحکم جهانی نیازمند فعالیت های تحقیق و توسعه بوده و تمرکز بر یک کسب و کار محوری عامل عمده موفقیت سازمان می باشد.


استراتژی فعالیت های تحقیقاتی یک استراتژی بالقوه کار ساز و اثر بخش است بسیاری از سازمانهای نام آور امروزه فعالیت خود را به یک نوآوری آغاز می نمایند و یکباره سازمان خود را ارتقاء می دهند. استراتژی یک سازمان زائیده نظام راهبری آن بوده و مشکلات استراتژی نیز باید در مسائل راهبری ریشه یابی شود با این نگاه بررسیهای ما به نظام راهبری موجب حل مشکلات سازمانها می شود. سازمان های زیادی نیز تا امروزه قربانی استراتژی تنوع گرائی بی منطق شده اند. سازمان ها متولد می شوند و در بستر کسب و کار خود سیر تکاملی می پیماند دوران بلوغ و کمال یافتگی قله ای است که چنانچه با استراتژی مناسبی همراه نباشد سر آغاز رکود و اضمحلال سازمان نیز رقم خواهد خورد، سازمان های متعددی نیز وجود دارند که به علت استفاده از استراتژی های موفقیت ساز دیروز دچار سر درگمی و بحران گردیده اند انتصاب مدیران قوی و بنیان گذار، مستعد ترین افراد برای رفع بیماری این سازمان ها توصیه می شود.


استراتژی رقابتی هر خلق برتر برای یک سازمان می باشد که باید به این توجه داشت که :


1) چه کسانی مشتریان موردنظر سازمان هستند.
2) سازمان برای مشتریان موردنظر چه کالا و خدماتی را عرضه می نمایند.
3) سازمان چگونه این کالا و خدمات را عرضه می نماید.

 

یک سازمان برای موفقیت می بایستی از میان مشتریان و محصولات بالقوه بی شمار مناسب ترین آنان را برگزیده و سپس محصولات خود را به نحو برتری نسبت به رقیب عرضه نماید سازمان باید مرز فعالیت خود را در بازار تعیین، مشتریان خود را انتخاب نموده و ارزشی را که می خواهد در قالب کالا وخدمات برای آنان بیافریند مشخص نماید در این رابطه مرزهایی وجود دارد:


1- محدود نمودن انواع کالا به چند محصول خاص

2- محدود نمودن انواع مشتریان به گروه خاصی از مشتریان

3- تعیین چگونگی عرضه کالا به مشتری است


استراتژی اثر بخشی خود را از قواعد رقابت می ستاند و برای یک استراتژی اثر بخش باید قواعد رقابت را بدرستی شناخت لذا باید زمینه ای را فراهم نمود که رفتار محیط رقابتی را تئوری ریزی نمود توصیه می شود که چنانچه مزیت رقابتی ندارید رقابت ننمائید.

 

 

منبع:

" مقاله پژوهشی ماموریت، چشم انداز، ارزش ها و مقصد استراتژیک سازمان "، نویسندگان: حمیدرضا رضوانی،فاطمه شیروانی

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی