نظریه نمایندگی فرض می کند که کارفرما و عامل دارای اهداف متفاوتی از یکدیگر هستند، هر دو ریسک گریز و دارای درجه ریسک گریزی متفاوتی می باشند.
فرضیه های اصلی مطرح شده: فرضیه های طرح پاداش، فرضیه های قرارداد بدهی و فرضیه های هزینه های سیاسی هستند که در زیر تشریح می شود:
یکی از اهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکا بر صورت های مالی تصمیم های نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند، پس نیاز حرفه حسابداری به آن شیوه گزارشگری می باشد که منافع تمام استفاده کنندگان به صورتی مطلوب رعایت شود.
در این اینجا، تاثیر مدیریت سود بر چهار ویژگی سود، شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری، قابلیت پیشبینی و هموار بودن، بررسی میشود. به طور خاص، فرضیه فرصتطلبانه بودن مدیریت سود آزمون میشود که بر اساس آن، مدیریت سود، کیفیت سود شرکتها را کاهش میدهد.
اکثر ادبیات مدیریت سود فرض می کنند که مدیریت سود بر قیمت سهام تاثیر دارد. مثلا در این خصوص مطالعاتی برای بررسی رابطه مدیریت سود با معاملات مالی، مثل عرضه سهام و خرید اهرمی به ثمر رسیده است.
اقلام تعهدی یک اصطلاح کلی است که شامل هر دو اقلام تعهدی و اقلام معوق حسابداری می گردد. در متون تحقیقی مرتبط با این تحقیق، اقلام تعهدی به دو نوع تفکیک شده است: اقلام تعهدی اختیاری (یا غیرعادی) و اقلام تعهدی غیرِاختیاری (یا عادی). اگرچه چنین تمایزی در عمل به راحتی تمایزِ سیاه از سفید نخواهد بود.
مدیریت سود،(به انگلیسی: Earnings management) در حسابداری، عملی عمدی برای اثر گذاری بر فرایند گزارشگری مالی بخاطر کسب سود شخصی است. مدیریت سود، شامل تغییر گزارشهای مالی جهت گمراه ساختن سهامداران دربارهٔ عملکرد اساسی سازمان یا تحت تأثیر قرار دادن پیامدهای قراردادی است که وابسته به ارقام حسابداری گزارش شده میباشد.