تبلیغ 1 اتیه

چهار مکانیزم در هماهنگی وجود دارد. سازمان ها یک یا چند روش را برای کسب هماهنگی متوانند به کار برند که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.

 

  • هماهنگی برنامه ریزی نشده:

هماهنگی داوطلبانه،غیر رسمی و بدون برنامه ریزی مفصل توسط سازمانها انجام می شود،زیرا پیش بینی و برنامه ریزی یا هماهنگی تمام فعالیتها غیر ممکن است.
همه سازمان ها تا حدی به هماهنگی داوطلبانه متکی هستند.


برای هماهنگی در کار موارد زیر باید صدق کند:

  1. هر کارمند بای بداند اهداف خود و واحدش چیست،
  2. هر کارمند باید تصویر روشنی از آنچه نیاز دارد در نظر داشته باشد
  3. از همه مهمتر این است که هر کارمند خود را با سازمان و اهداف سازمان وفق دهد .
  4. اگر گروه های کاری خود را به سازمان وابسته بدانند ،و به بیان دیگر ،به کار در سازمان افتخار کنند، موجب تقویت پیوند فرد با سازمان می گردد.

در سازمان هایی نظیر نهاد ها ،بیمارستانها و سازمان های هنری اغلب پیوند شدیدی بین افراد و سازمان دیده می شود پیوند شدید کارکنان با سازمان ،اغلب نتیجه دقت در انتخاب آنان و گرایش فرد به اجتماعی شدن است. هر چه سازمان گسترده تر می گردد یا وضعیت سازمان و کارکنان متناسب با خصوصیات مذکور لازم نباشد، لازم است هماهنگی غیر رسمی با هماهنگی برنامه ریزی شده تکمیل گردد؛ ولی هیچ سازمانی بدون وجود هماهنگی داوطلبانه نمیتواند فعالیت کند.

 

  • هماهنگی برنامه ریزی شده (غیر انسانی) :

در صورتی که شرایط برای هماهنگی داوطلبی فراهم نباشد یا سازمان بیش از اندازه پیچیده و بزرگ گردد که  ارتباطات غیر رسمی کارایی نداشته باشد ، مدیر از روشهای برنامه ریزی شده برای هماهنگی استفاده خواهد کرد.
اگر مدیر بتواند در چگونگی انجام مسائل،هماهنگی مکرر را به شکل یک رویه ، برنامه یا خط مشی بیان کند، در وقتش صرفه جویی می شود. که خط مشیها علاوه بر هماهنگی،اهداف دیگری نظیر ارتباطات را نیز دنبال می کنند.

 

  • هماهنگی فردی (برنامه ریزی شده انسانی ):

مدیریت و کارکنان، همیشه برداشت یکسانی از خط مشی ها ندارند ،هر کس تمایل دارد آنگونه که می خواهد و به نفعش است خط مشی را تعبیر و تفسیر کند.

برای حل این مساله به کمک هماهنگ کننده فردی دو راه وجود دارد :

  1. مقام مسئول: برای حل مشکلات ی که ممکن است در ایجاد هماهنگی پدید آید ، استفاده از مسئول مشترک معمولترین روش است . مدیر مسئول نظرهای دو طرف را می گیرد و پس از قضاوت با استفاده از تمام منابع موجود برای اثر گذاری بر واحد ها تلاش می کنند .چنانچه موفق نشود با استفاده از اختیاراتش مشکل را حل می کند. هر قدر واحدها ،تصمیم مدیر را منصفانه و عملی بدانند به همان نسبت مشکل هماهنگی بهتر رفع می گردد.
  2. هماهنگ کننده: هماهنگی در زمینه هایی که از پیچیدگی و دشواری زیادی برخوردار است پست جداگانه ای را می طلبد 

1-2: مدیر محصول
2-2: مدیر پروژه
3-2: مسئول هماهنگی مشتریان
4-2: دفتر مرکزی

 

روش دوم پر هزینه تر است زیرا

  1. هزینه هایی که به طور مستقیم به مدیر مربوط میشود را افزایش می دهد.
  2. هماهنگ کنندگان دارای اختیارات رسمی کمی هستنددر عین حال نیز مسئول نتایج به دست آمده نیز می باشند کارشان نیز دشوار تر است
  3. هماهنگ کنندگان مکا نیزم های نفوذ معینی در دیگران دارند به همین جهت این روش به ندرت به کار می رود

 

روش دوم در صورتی میتواند موثرباشد که عامل حیاتی بوده و هزینه عامل عمدهای نباشد.

 

  • هماهنگی گروهی (برنامه ریزی شده انسانی):

هماهنگی از طریق جلسات گروهی نیز میتواند صورت پذیرد؛هماهنگی گروهی کار آسانی نیست ؛زیرا اعضای گروه اغلب بر سر ترجیحات مشخص ،ترجیحات سازمانی و اهداف سازمان دست به جناح بندی می زنند و توافقشان بر روی مسائل،دشوار می گردد.

 

 

منبع:

مدیریار

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی