تبلیغ 1 اتیه

رویدادهای قرن های نوزدهم و بیستم، شواهد زیادی دال بر ارتباط تنگاتنگ میان علم و تگنولوژی ارائه می دهند.

 

بسیاری از تحولات و پیشرفت های اخیر تکنولوژیک بر پایه اکتشافات علمی جلوتر از خود استوار می باشند. علم، پایه و اساس توسعه تکنولوژیک را فراهم می آورد، و توسعه تکنولوژیک نیز بازارهای جدید را خلق می کند. 


علم مبنا برای فشار تکنولوژیکی را فراهم  می آورد. توسعه تکنولوژیکی به وسیله کشش بازار نیز تحریک و ایجاد می شود. اغلب هدف از ابداع یک تکنولوژی، رفع و برآورده ساختن نیاز یا تقاضای بازار است. این موثرترین راه برقراری پیوند میان تکنولوژی و بازار است. البته در بیش تر موارد ، کشش بازار به وسیله مصرف کنندگان ایجاد می شود. دو سازوکار، فشار و کشش یا دفع و جذب، باز هم موجب تحریک نوآوری و تغییر تکنولوژیک می شود. یکپارچه کردن این دو، تغییر را شتاب می دهد.


یک چرخه حیات کالا بسیار شبیه یک چرخه حیات تکنولوژی و رشد بازار همراه آن است. وقتی که نرخ نوآوری کالا به اوج خود می رسد و شروع به کاهش و کم شدن می کند، یک طرح کالا غالب ظاهر می شود و استاندارد صنعت نیز مطابق آن تعریف می شود نوآوری در فرایند به دنبال عرضه طرح های جدید کالا صورت می گیرد. این نوآوری در سراسر چرخه حیات تکنولوژی و به منظور تحریک نوآوری های ریشه ای و تدریجی در کالا، ادامه می یابد.  نوآوری های در فرایند، چرخه حیات یک کالا را افزایش می دهد و به حفظ موقعیت رقابتی آن کمک می کند تا این که یک تکنولوژی جایگزین موجب انقطاع در این سیستم شود. برای یک کالا واحد، چرخه حیات تکنولوژی و چرخه حیات کالا با هم روی می دهند. انقطاع تکنولوژیک به چرخه حیات یک کالا خاتمه می دهد و چرخه حیات یک کالا جدید آغاز می شود.

 

پس از این که نوآوری جایگاه خود را در بازار پیدا کرد، به صاحب خود اجازه و امکان می دهد تا با حق ثبت آن را کسب کند یا استاندارد صنعت را تعریف کند. یک طرح غالب کالا پدید می آید و تکنولوژی اثری عمیق بر عملکرد، هزینه ها و کیفیت خواهد گذاشت. در این فاز از مرحله رشد، تکنولوژی، به عنوان تکنولوژی کلیدی شناخته می شود و یک شرکت باید قابلیت هایش را در این حوزه کاهش بدهد تا بتواند رقابت کند. وقتی تکنولوژی به مرحله بلوغ می رسد و نرخ نوآوری کاهش می یابد، به یک کالای مصرفی تبدیل می شود که همه رقبا می توانند از آن استفاده کنند. تکنولوژی های در این مرحله به عنوان تکنولوژی های پایه شناخته می شوند و نمی توانند برتری رقابتی قابل ملاحظه ای برای یک شرکت ایجاد کنند. هم زمان با این که تکنولوژی به مرحله بلوغ نزدیک می شود؛ قوانین رقابت به شرح زیر تغییر می کند:

 

1. رقابت مبتنی بر نوآوری به رقابت مبتنی بر پایه قیمت و کیفیت تبدیل می شود.
2. نوآوری ها در فرایند معمولاً غالب می شوند و اهمیت آنها به عنوان وسیله ای موثر در کسب مزیت رقابتی افزایش می یابد.

3. شرکت ها با معرفی مجموعه کالاها هم خانواده به بازارهای بخش بندی شده با یکدیگر رقابت می کنند.

4. شرکت ها برای کاهش قیمت ها به صرفه جویی های در مقیاس متوسل می شوند.

5. اهمیت تخصصی شدن و کارایی تولید در شرکت ها افزایش می یابد.

6. تنها شرکت های با بازارهای غالب می توانند به بقای خود ادامه بدهند. این امر به نفع شرکت های بزرگ است. لذا اهمیت ادغام ها و خریداری شرکت ها در استراتژی های شرکت ها افزایش مییابد.

7. سازمان های بزرگ با تکنولوژی بالغ، معمولاٌ خشک ، بوروکراتیک و چند لایه اند. چنین ساختاری اغلب مانع نوآوری می شود و تهدیدی است برای پایداری موفقیت ها.

8. شرکت های با تکنولوژی های بالغ در معرض تهدیدهای ناشی از افزایش رقابت از طرف آن دسته شرکت هایی قرار می گیرند که هزینه های تولید، هزینه های نیروی کار یا هزینه های سربار پایین تری دارند.

9. تکنولوژی بالغ همیشه در معرض خطر جایگزین شدن و حذف به وسیله تکنولوژی جدیدتر قرار دارد، مدیریت شرکت باید نسبت به تکنولوژی های نو ظهور یا رقابتی حساس و هوشیار باشد. 

 

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی